بغض آسمان

باز باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست

من درون قفس اطاقم خسته و دل تنگ می پرد مرغ نگاهم تا دور

آه باران،  باران پر مرغان نگاهم را شست.

 

پشت این بغض آسمون چیه؟  این روشنایی که داره از پشت این ابرای غمگین می یاد . . .  

 

نظرات 7 + ارسال نظر
بهشب 1386/02/29 ساعت 11:34

سینا سلام . اگر خواستی بیا حمام گله داری یه نمایشگاه تبلو های سفالین هست دیدن کن.

سلام
سینا جون
کم پیدایی دیر دیر آپ میکنی ها

یه سر به من هم بزن

مهاجر 1386/03/02 ساعت 13:49

سلام سینا جان عکست بسیارزیبا بود
اما کاش شعر حمید مصدق را درست می نوشتی :
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران پر مرغان نگاهم را شست ...

سلام. اون نور شبیه لبخندی که بعد از شکفتن بغض بر لب میشینه

سلام بر برادر خوبم اقاسینا
همچنان زیبا و با انگیزه هنرنمایی می نمایید موفق و پایدار باشید....

mehran 1386/03/10 ساعت 09:56 http://bnd.blogfa.com

salam sina aziz .kheyli bahal hasta be webloge jadide me ham sar bezan

مریم 1386/06/20 ساعت 10:40

اتو بکو جه کسی نقش تو را از دل من خواهد شست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد