تو.............

 

 

تو به من خندیدی  

و نمی دانستی 

من به چه داهره 

 از باغچه همسایه  

سیب را دزدیدم  

باغبان در پی من 

تند دوید سیب دندان زده 

را دست تو دید باغبان

غضب آلود به من 

کرد نگاه  

سیب دندان زده 

از دست تو افتاد به خاک 

و تو رفتی و سال هاست 

که صدای خش خش پاهایت  

سالهاست که می دهد آزارم 

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم 

 

                                           که چرا باغچه کوچک خانه ما سیب نداشت. 

نظرات 8 + ارسال نظر

به به ! چه عجب !!!!!!!!!!!!!!!

به رقص میکشمت پا به پای شور دفم
که های و هوی تورا بشنوم ز هر طرفم
تو از سکون به جنون میرسی و می پیچد
صدای موج تو در گوشواره ی صدفم

بسیار زیبا بود مخصوصا آن چشمان پاک و معصوم .

مینا 1389/02/13 ساعت 10:52 http://sanskerite.blogfa.com/

سلام .واقعا زیبا .دلنشین وپر معنا بود.موفق باشی.

نگاه :‌ صدای بلند احساس هستش.
مرسی از حضورت!

مینا 1389/02/13 ساعت 23:25 http://sanskerite.blogfa.com/

هرکی نظری داره مرسی از حضورت خوشحالم کردی.

۱۰۰ البته!
شاید نظر من به خاطر تجربه بیشترمه که با شما فرق می کنه

سینا جان سلام.چقدر با احساس نوشتی.نمره ت بیست.زنده باشی پسرم.

شما اونقدر مهربونی که همیشه زیبایی ها رو می بینی مادر عزیزم

میترا - مشم 1389/02/15 ساعت 19:42

بسیار زیباست.
موفق باشی

ممنون از حضورت میترا جان

مینا 1389/02/17 ساعت 13:38 http://sanskerite.blogfa.com/

بنده خدا استاد حبیب زاده دیروز صبح زندگی را وداع گفت.

ممنون از حضورتون

kiyOOsk 1389/02/21 ساعت 23:34 http://kiyOOsk.blogsky.com

سلام .
این شعر منو برد به دوران دبیرستان .
مرسی از تو .
در ضمن چشم و ابروی زیباییه !!

ممنون از حضورت دوست خوبم

پیام 1389/02/23 ساعت 01:42 http://rock-15540.blogsky.com

سلا م سینا وبلگت خیلی خوشگله ایشالا موفق باشی
وبلاگمو تو لینکات بزار ممنون
http://rock-15540.blogsky.com

ممنون پیام جان لطف داری داداشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد