نگاه معصوم

نظرات 9 + ارسال نظر

سلام پسرم.یادم افتاد به کوچکیای خودم .تو اون خونه ی قدیمی یا اون پنجره های چوبی.اتفاقن بیشتر وقتا که مامانم می خواست اتاقو جارو بزنه منو میذاشت تو پنجره کوچه رو نیگاه کنم.تو دست وپاش نیام.رد شدن گاو وگوسفندا و سگا از منظر ه های دیدنی اون زمون بود تومحله ها.یادش بخیر .خدا خیرت بده منو بردی به اون ایام.(گل)

خوشحالم خوشتون اومد مادر گلم
نمی تونم مثل شما اون زمان رو درک کنم اما مطمئنم که اون منظره به مراتب برای شما از دیدن کوچه خیابون های امروزی صفاش بیشتر بوده و قشنگیش چیز دیگه ای بوده مثل خود من که توی بچگیم بازی لی لی و بالا بلندا مزش از بازی های کامپیوتری و اسباب بازی های امروزی خیلی خیلی بیشتر بود.
شاد باشید مکمنون از حضور سبزتون

reza 1389/06/10 ساعت 21:10 http://www.ax7ax.blogfa.com

سلام دوست من.وبتون خیلی جالبه.لحظات خوشی رو در وبتون داشتم.به من هم یه سری بزن.
پرتال عکس 7 عکس
بیا ببین وبمو حتما خوشت میاد.
تو بیا ببین میفهمی من چی میگم.
منتظرت هستم
www.ax7ax.blogfa.com

faryad 1389/06/10 ساعت 23:14 http://mojebigarar.blogfa.com/

چند روز بیشتربه روز قدس باقی نمانده است نباید این فرصت را از دست داد باید از شلوغی خیابان ها استفاده و یک ضربه کاری دیگربه این نظام جهل و جنایت وارد نمود.

مهران 1389/06/11 ساعت 15:50 http://www.bnd.blogfa.com

زیبان

بسیار زیبا بود

ابراهیم پشتکوهی 1389/06/29 ساعت 08:02

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906180956

دوست عزیز
شما دعوت میشوید به جنبش (( کتاب گذری )) در ماهی بالی
دوستان دیگر را هم دعوت کنید

میترا شایگان ماهر 1389/08/21 ساعت 18:36

سلام
بسیار زیباست.

سلام ۲باره
ببخشید یادم رفت آدرس وب رو بگذارم

ممنون گذاشتی حتما سر می زنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد